HAPPPPPPY

تو هم با من بنواز آهنگ کوچ دیروز را تا رسیدن به امروزی که امروز نیست!!!که شاید فردا امروزی باشد همرنگ آرزوی دیروز...

HAPPPPPPY

تو هم با من بنواز آهنگ کوچ دیروز را تا رسیدن به امروزی که امروز نیست!!!که شاید فردا امروزی باشد همرنگ آرزوی دیروز...

؟؟؟؟؟؟

فعلا این خبر هیجان انگیز رو از من داشته باشید تا بعدا مفصل درموردش حرف بزنم الان باید زودی برم.

ارمغان به بزرگترین آرزوی همیشگیش رسیده اگه گفتید چه آرزویی؟

۲شب پیش ساعت ۱۲ با پدر عزیزم به طور کاملا پنهانی وبدون اینکه مامان بفهمن باهم رفتیم یه جایی ومن به لذت بخش ترین آرزوم رسیدم.

خوب حالا شماها بگید این آرزو چی بوده.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

البته انسیه و علی اکبرعزیز نباید جوابشو بگناااااااا.

نظرات 7 + ارسال نظر
بیدل یکشنبه 7 فروردین 1390 ساعت 16:14 http://sonnat.blogsky.com

فکر کنم رفتین بستنی خوردین.هههه
درسته؟

نه بابااااااا یه کار باحال تر.آخه اینم شد آرزو .....
فعلا منتظر باشید.

بیدل یکشنبه 7 فروردین 1390 ساعت 16:22 http://sonnat.blogsky.com

رفتین کتک کاری؟ آخه کار باحالتر از این دیگه نیست. همینه؟

واااااااااااا....
البته آرزو بر جوانان عیب نیست.
به جواب نظرای بقیه دقت کنید.

مجید یکشنبه 7 فروردین 1390 ساعت 22:32 http://diarenoon.ir

من میدونم چیه ولی نمیگم...چقدر میدی بگم؟

هیچی چون یکی دیگه جواب و گفته...ولی ای کاش می گفتید که بفهمم تا چقدر با اینجا آشنا شدید.

مینا دوشنبه 8 فروردین 1390 ساعت 09:57 http://mina39.blogfa.com

منم نباید بگم :)

حیف شد که دلم نیومد بهت نگم.

بیژن دوشنبه 8 فروردین 1390 ساعت 22:59 http://bijan22.blogfa.com

من چی؟ میتونم بگم؟

تو که شخصا بهم گفتی و درست زدی توخال.

ندا سه‌شنبه 9 فروردین 1390 ساعت 18:33

سلام عزیزم.با روحیه ای که از تو سراغ دارم و میدونم شیطونی احتمالا:
۱- پرش از ارتفاع

۲- موتور یا ماشین سواری

۳- راه رفتن روی آب

...

سلام عزیز دل.
جالب بود برام که من و با این ارتباط کم و محدودی که گاهی باهم داریم اینطوری شناختی.
گزینه دوم قسمت اولش کاملا درسته.چون ماشین سواری که از قبل میکردم مونده موتور سواری که عشق دنیا بود.

محمد سه‌شنبه 9 فروردین 1390 ساعت 19:52 http://mohamed.blogsky.com

وقتی تو با این هیجان میگی من میگم حتتتتما رفتی موتور سواری!

شرط میبندم.)))

ایوللللللللللللللللل....
دقیقا همینه که گفتید.من با باباجون گلم 2تایی 2شب رفتیم موتور سواری ومن عشق دنیا رو کردم.
البته من هنوز تواین زمینه ها خیلی آرزو دارم اگه بتونم و راهنمایی رانندگی اجازه بده 5سال دیگه می خوام برم کامیون سواری تا دیگه همه چی تکمیل بشه و مطمئنا اون روز می تونم بگم من شادترین دختر روی زمینم.
خنده داره نه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد