HAPPPPPPY

تو هم با من بنواز آهنگ کوچ دیروز را تا رسیدن به امروزی که امروز نیست!!!که شاید فردا امروزی باشد همرنگ آرزوی دیروز...

HAPPPPPPY

تو هم با من بنواز آهنگ کوچ دیروز را تا رسیدن به امروزی که امروز نیست!!!که شاید فردا امروزی باشد همرنگ آرزوی دیروز...

دقیقا درگذشته ها

گاهی اوقات یه چیزایی پیدا میکنیم که به قول معروف کفت میبره.امروزوقتی داشتم تو متنهای علمی و طنزی و نکته های جالبی رو که توی دفتر مخصوصم مینویسم رو می خونمدم به متنی رسیدم که خودم در تاریخ 27/9/83 نوشته بودم.وقتی خوندمش باورم نمیشد که تونسته باشم تو سن12 سالگیم چنین چیزاهایی رو سرهم کرده باشم.حالا شماهم بخونید و قضاوت کنید.

سوار اتوبوس شدیم تا برای خرید لوازم مدرسه به بازار برویم.اتوبوس خیلی شلوغ بود به کنار پنجره رفتم وبه خیابان نگاه کردم.به میدان نقش جهان رسیدیم وقتی اتوبوس به ایستگاه رسید ماهم پیاده شدیم تا بازار میدان نقش جهان راهم ببینیم ناگهان دربین راه پسرکی رادیدم که لباسی بسیار قدیمی پوشیده بود ودر کنار اسبها بخچه خودرا که پراز آدامس و سیگار بود باز کرد اما کسی از او خرید نمی کرد وسرش خلوت بود.صدای پای اسبی را شنیدم که شروع به حرکت کرده بود پسرک دستفروش با سرعت به دنبال اسب دوید وپشت درشکه اسب نشست طوری که صاحب اسب اورا نبیند.با کاری که او کرد مطالبی که پدرم از گذشته گفته بودند یادم آمدوناگهان خودرا در میان مردم قدیمی دیدم که دورتا دور میدان ایستاده یا نشسته مشغول تماشای چوگان بازی با اسبها بودندو دروازه سنگی دو طرف میدان،یادآور بازی های زیادی در حضور شاه عباس بود،ساختمان عالی قاپو را می دیدم که کاخ سلطنتی صفویه بود.پادشاهان زیادی درآن سکونت داشتند.مسجد شیخ لطف الله را میدیدم که مسجد خانوادگی صفویه بود وبه همین علت تنها مسجد قدیمی است که بدون گلدسته جهت اذان گفتن می باشد چون که فقط مخصوص خانواده سلطنتی بود. مسجد شاه را با آن پیچش زیبایش که با معماری تحصین برانگیزنمای میدان و قبله راباهم آمیخته که از بیرون روبه میدان واز داخل رو به قبله است با گنبدی که ارتفاع آن از روی زمین نیمی از فاصله سرعت صوت است به همین علت وقتی درمرکز آن که حدود هفده مترطول دارد بایستیم وصدایی ایجاد کنیم بارها پژواک آن را می شنویم.دروازه قیصریه را میبینیم که مغز تجارت وداد و ستد بازرگانان وتجار گذشته وحال میباشد.عظمت این میدان ومعماری با شکوهش مدت زیادی من رامشغول نموده بود وخودم را درزمان فعلی فراموش کرده بودم ولحظه ای متوجه شدم که سورچی درشکه با شلاق بلندش به عقب درشکه زد وپسرک باناله ای به پایین پرید ومن را نیز از رویا خارج کرد.

پ.ن: جایگیری تمام کلمات وحتی نقطه ها و ویرگولها عینا مثل همون چیزی بود که خودم تو دفترم نوشتم

 

نظرات 9 + ارسال نظر
علیرضا سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 12:47 http://WWW.ONLY-ABADAN.PERSIANBLOG.IR

سلام کلن بلاگت خیلی باحاله اگه وقت کردی به منم سرکی بزن

کلا خیلی ممنون از لطف شما.

بیدل سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 14:45 http://sonnat.blogsky.com

بابا کف منم برید... خیلی قشنگ نوشته بودی... اگه ادامه بدی یه چیزی میشیا... حالا از ما گفتن بود...

خودمم خیلی تعجب کردم وقتی خوندم پیش خودم گفتم یعنی این واقعا خود من بوده که این و نوشته
داریم ادامه می دیم ولی انگاری عوض پیشرفت پسرفتهایی هم فرموده ایم......

اعظم چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 11:05

خیییییییلی خوب نوشته بودی عزیزدلم.

ممنون شما لطف دارید اعظم جون عزیز.......

بیژن پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 20:29 http://bijan22.blogfa.com

جدا ذهن خلاق و باحال داشتی، داری و خواهی داشت!

اووووووه کی میره این همه راهو....
مگه دوستان تعریف کنن.ولی جدا باحال نوشته بودما

اعظم پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 22:56

اومدم گفتم یک سلامی بکنم.

سلام علیکم.هرچه از دوست رسد نیکوست.شما قدم رو چشم ما بزاریدو فقط سلام کنید چه اشکالی داره.

محمد یکشنبه 7 آذر 1389 ساعت 05:21 http://mohamed.blogsky.com/

ارمغان خیییییییلی ساده و روون و تصویری نوشته بودی! من که کیف کردم و تونستم موقعیتت رو تصور کنم.

هر چی بزرگتر میشیم یه چیزایی رو جا میذاریم...

چه جالب این چند وقته همش دنبال کلمه تصویری بودم.به نظر خودمم چیزی که تونسته قشنگش کنه اینه که میشه به تصویر کشیدش.
میترسم وقتی پیر شدیم چیزی واسمون نمونه و همرو از دست داده باشیم...............

ثمین دوشنبه 8 آذر 1389 ساعت 12:27 http://mehrabani24.blogfa.com

باریک ِلا بابا ... احسنت ُتبارک اله ..
جداْ حظیدیم کلیاااااااا

چاکریاتیم...........
خوشحالیم از حظیدنی شوما

بیدل دوشنبه 8 آذر 1389 ساعت 14:06 http://sonnat.blogsky.com

سلام بر ارمغان عزیز... آپم... تشریف بیار..

چشم...اومدم..

یه مرد امیدوار سه‌شنبه 9 آذر 1389 ساعت 07:46 http://moodi.persianblog.ir

زیبا بود

ممنون.
چه اشم قشنگی مرد امیدوار....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد