HAPPPPPPY

تو هم با من بنواز آهنگ کوچ دیروز را تا رسیدن به امروزی که امروز نیست!!!که شاید فردا امروزی باشد همرنگ آرزوی دیروز...

HAPPPPPPY

تو هم با من بنواز آهنگ کوچ دیروز را تا رسیدن به امروزی که امروز نیست!!!که شاید فردا امروزی باشد همرنگ آرزوی دیروز...

کفش بازی ارمغان




دوشنبه توی دانشگاه که بودم داشتم از کنار نماز خونه رد می شدم که چشمم به یه کفش خیلی خوشگل و باکلاسی افتاد رفتم نزدیکتر تا خوب مدلش رو توی ذهنم بسپارم وقتی نزدیک شدم یه فکر بچه گانه به ذهنم رسید اینکه به یاد بچگیم کفشای اون بنده خدا رو پام کنم و البته اگه سایز پام بزرگ نبود حتما برای خاطره سازی هم که شده بود پام می کردم و باهاش رژه می رفتم ولی متاسفانه سایزش 37 بودو 3شماره برام کوچیک.همینطور که داشتم بهش نگاه میکردم صاحاب کفش رسید و من و در حال نظاره کردن کفشهاش دید وبا چهره ای متعجب کفشاشوبرداشت منم برای اینکه فکرشو بیشتراز این مشغول نکرده باشم شرح وقایع رو براش گفتم و اونم به نقشه کودکانم خندید و رفت و من و غرق کرد تو گذشتم اینکه همیشه موقعی که مهمون برامون میومد به خصوص عیدا خوشحال بودم که می تونم پام و تو کفش همه بکنم بزرگترین حسنی که داشت پام تو کفش همه میرفت و عشق میکردم تو کودکی خودم و همیشه نگران بودم که اگه کسی من و ببینه چی میگه ولی اینقدر این کار لذت بخش بود که همه چیز برام حل شده بود.با تق تق صدا کردنای کفشا لذتای اون روزم کامل میشد.هنوزم عاشق اینکارم واگه قدو قواره دراز نکرده بودم و بزرگ نشده بودم هنوزم ادامه میدادم.

جالب اینه که من هیچ وقت از داشتم کفش مخصوصا ورزشی سیر نمی شم یعنی اینقدر که کفش دارم مانتو و شلوارو کیف ندارم کلا عشق میکنم وقتی قراره کفش بخرم وهیچ وقت سیر نمی شم از داشتنش وهمیشه اولین چیزی که تو جمع توجهم رو جمع میکنه کفش افراده.


نظرات 7 + ارسال نظر
بیدل چهارشنبه 10 آذر 1389 ساعت 22:24 http://sonnat.blogsky.com

پس یادم باشه اگه خواستم بیام خونتون با دمپایی بیام که هوس نکنی پاتو توی کفشم کنی...

ای بابا حالا مگه می خورمش
مطمئنا اگه دمپاییتون باکلاس باشه و چشمم و بگیره پام و حتما میکنم توش.

مهدی پنج‌شنبه 11 آذر 1389 ساعت 17:02 http://navaye-man.blogsky.com/

شاید به این خاطر عاشق کفشی که بیش از ماندن عاشق رفتنی واولین پای افزار پای رفتن هم کفشه.

هیچ وقت اینقدر قشنگ بهش فکر نکرده بودم ولی حالا می بینم دقیقا همیشه عاشق رفتن بودم وهستم..........

نفراول حرفهای معمولی جمعه 12 آذر 1389 ساعت 15:07

بهار هم همین حالت را داره همیشه از وقتی که خیلی کوچکتر هم بود عاشق کفش بود و حالا هم همینطور گاهی وقتها نفردوم یواشکی به من می گه به گمانم دست آخر با یک کفش فروش یا کفاش یا تعمیرکفشی ازدواج می کنه

پس بهار عزیز هم به قول دوستان پا تو کفش بزرگترا میکنه نمی دونم خودتون تا حالا امتحان کردید یا نه ولی خیلی کیف میده.دلم می خواست پاهام بزرگ نمی شدن تا همیشه کفشای بقیه رو بپوشم.
ازدواج با یه کفش فروش..........تصور کنید می تونه همه کفشای مغازه شوهرش و برای اولین بار خودش امتحان کنه

اعظم جمعه 12 آذر 1389 ساعت 22:10

دختر جون انقدر پا تو کفش مردم نکن. شوخی کردم
نظر مهدی رو خیییلی دوست داشتم.

خوب چیکار کنم مادرجون خیلی کیف میده تقصیر من چیه
منم خیلی دوس داشتم با دید جالبی به قضیه نگاه کردن...

انسیه شنبه 13 آذر 1389 ساعت 20:42 http://encieh66.blogfa.com

خوبه که آدمها حس وحال وشیطنتهای کودیشون رو فراموش نکنن چون وقتی وارذ دنیای بزرگی میشی وروحت هیچ نشونی از کودکی توش نیست خیلی خیلی زندگی وحشتناکی داری

آرزو میکنم همیشه همینجور شاد وشیطون وعاشق کفش باشی
آبجی کوچیکه

دقیقا باهات موافقم اصلا انگار دیگه زندگی کردن بی معنی و بدون لذت می شه.کودک درون ما بخش بزرگی از زندگی ماست که باید سعی کنیم عوض سرکوبش تقویتش کنیم.
مرسی آبجک بزرگه

مینا سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 10:28 http://mina39.blogfa.com

ارمغان از دست تو و شیطونی ها و علایق بامزه ات چیکارکنم من؟ کل حال کردم با این خاطره. من خودم عاشق جورابم و ازهمه بیشتر توجهم رو جلب میکنه

جیگرتو عزیز دلم.
اولین باریه که می بینم کسی عاشق جوراب باشه اتفاقا منم خیلی دوسش دارم ولی نه به اندازه کفش.آخه جوراب و کفش خیلی به هم ربط داره ولی به خصوص وقتی کفش خوشگلی رو پای بقیه می بینم بعدش به جوراباش دقت میکنم

محمد جمعه 19 آذر 1389 ساعت 19:41 http://mohamed.blogsky.com/

باور کن ارمغان از وقتی این پستت رو خوندم به کفشای مردم بیشتر دقت میکنم. اما من خودم وقتی با یه خانم طرف باشم اولین چیزی که توجهم رو جلب میکنه و برام مهمه روسریه!)) و اگه با آقایون طرف باشم هییچ چیز خاصی توجهم رو جلب نمیکنه!))))

تو آخه چقدر شیطونی ارمغان!)) هنوزم خدا رو شکر کودک درونت بیداره بیداره! خوششش به حالت!)

راستی چند جفت کفش داری؟ قرمز و نارنجی هم داری؟یا ازین چکمه بلندا! یا ازین کفش پاشنه بلندا! یا ازین اسپرت خییلی خوشگلا! یا راحتی! یا ....

با دقت کردن به کفشای مردم چه چیزی براتون جالب بود؟
چرا روسری؟جالب بود چون من خودم اصلا به روسری توجهی ندارم برای آقایونم تقریبا به هیچی مگه اینکه لباس یا کت قشنگی پوشیده باشن ولی به کفش توجه خیلی زیادی میکنم حتی به آقایون.
من شیطونممممممممم؟؟؟؟؟؟؟؟خودم که خیلی دوس دارم همیشه کودک درونم بیدار باشه چون اینطوری لذتهای زندگی برام بیشتره.
اگه بگم چند جفت کفش دارم احتیاج به انسیه داره که تاییدکنه ولی میگم.
15 تا کفشی که زیاد عیب خاصی ندارن و اگه دارن هم میشه راحت درستش کرد و از این تعداد یه نیم چکمه دارم و2تا کفش مشکی مهمونی که پاشنش 3 و5سانته وبقیه تمامش اسپرته و الان درحال حاضر قرمز و نارنجی ندارم ولی 2تاش زرده.کلا من اکراه دارم به خرید کفش مهمونی همیشه هم چیزایی که می خرم رو زیاد دوس ندارم ولی اسپرت و عشقه .
الان اگه مامان اینجا بودم یه درد دل حسابی باهاتون میکردن ولی تو روخدا نگید من ولخرجم این تعداد در عرض یک سال نیستا.خوب من خوب نگه داری میکنم از کفشا واسه همین طول عمر بالایی دارن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد