HAPPPPPPY

تو هم با من بنواز آهنگ کوچ دیروز را تا رسیدن به امروزی که امروز نیست!!!که شاید فردا امروزی باشد همرنگ آرزوی دیروز...

HAPPPPPPY

تو هم با من بنواز آهنگ کوچ دیروز را تا رسیدن به امروزی که امروز نیست!!!که شاید فردا امروزی باشد همرنگ آرزوی دیروز...

هورررررراااااا

خدایا ازت ممنونم به خاطر تمام داده ها و نداده هات،.به خاطر تموم غم ها، شادیها، به خاطر تموم نعمت هایی که نصیبمون کردی.

بعداز 14سال رنج و سختی و تنش های بزرگ توی زندگیمون دراثر تصادف مادر بزرگم سال 84 بود که توی خانواده 5نفری ما یه تحول خیلی بزرگ و دوس داشتنی اتفاق افتاد تحولی که یه عالمه شور و عشق به زندگیمون آورد.شهریور اون سال من یه خواهر گل و دوس داشتنی پیدا کردم که بی نهایت دوسش دارم و وجودش واسم ارزشمند بوده و هست.با ورود مریم عزیزم که از خوبی و خانومی هیچ چیزی کم نداشت و نداره یه عالمه نعمت و شادی وارد زندگی ما شد.نمی دونم ما چجور خواهری واسش بودیم ولی اون مثل آبجی خودم مهربون و صادقه و هیچ وقت باهاش احساس غربت نمی کنم  مثل اون یکی خواهرم از همه رازهام باخبره و توی خیلی از مسیرهای زندگیم کمک حالم بوده، باهام همفکری کرده وتوی شرایط سخت و غم انگیز زندگیمون وقتی پدر عزیزم توی بیمارستان بودن وقتی مادر مهربونم خسته از روزگار می شد مریم عزیزم دلدار و همدم هممون بوده..

برای داداش مهربونم  یه همسر دلسوز و عاشق ، که لحظه لحظه های زندگی و عشقش رو نثارش کرده.از ورود خواهر عزیزم به جمع ما 4 سال ونیمی گذشته بودکه زندگیمون از این رو به اون رو شد و بزرگترین هدیه رو خدا نصیبمون کرد و مریم گلم با عشق از هدیش نگهداری نمود و به ثمر رسوندش و17 روز پیش عزیز دلمون به دنیا اومد و زندگی شلوغ  ما رو آروم کرد وپس از مدتها صدای خنده های بلند رو می شد از خونمون بشنوید اما این کوچولوی مهربون نه تنها دل و قلب ماهارو شاد کرد بلکه با ورودش تحولات بزرگ دیگه ای هم  وارد زندگیمون کرد که واسه هممون  لذت بخش بود.

بلههههههههههه،یک هفته ای هست که من به طور برق آسایی صاحب یه برادر گل دیگه شدم و خواهر عزیزم که یه عالمه از خاطرات بچگیم رو باهاش گذروندم  خواهری که شبا مجبور می شد 10 تا قصه واسم بگه تا من خوابم ببره خواهری که وقتی پیشم نیست احساس دلتنگی بهم دست می ده خواهری که تو اوج ناراحتیهام وشادیهام مشوق و همدمم بوده خواهری که آرزوی بهترینها رو واسش داشتم اینروزا داره میره تو دل سرنوشت ،سرنوشتی که برای همه پیش میاد .نمی دونم چطور میشه توصیف کرد چیزی که درونم هست و ازش خوشحالم رو.هنوز باور نمی کنم یه عزیز دیگه داره به جمع 7نفرمون اضافه می شه که هممون خیلی دوسش داریم.

این روزا من هم خواهر شوهرم هم عمه شدم و هم خواهر عروس که هرکدومش یه حال و هوای متفاوت و خاصی داره واسه خودش البته هنوز نتونستم از نسبت آخریم چیزی بفهمم ولی مطمئنم خیلیییییییی دوسش دارم.

توی این برنامه ها و دل شادی ها  آدم با برخوردهای متفاوتی روبه رو میشه  یکی خوشحالیش رو با جیغ و دست نشون میده یکی خوشحالیش رو با دلخوری و گریه کردن وانتظارات بیجا داشتن یکیم اصلا واسش مهم نیست  و خیلی راحت از کنارش رد میشه.

من اگه باشم با شنیدن چنین خبرهایی با تموم ذهنیت که ممکنه داشته باشم فقط تبریک میگم و خوشحالی.

خواهر وبرادر عزیزم مهم ترین و قشنگ ترین لحظه زندگیتون رو باتمام وجودم بهتون تبریک میگم و آرزوی بهترینها رو برای 2تاییتون خواستارم وخیلی دوستتون دارم.

نظرات 7 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 25 اسفند 1389 ساعت 23:09

ارمغان جونم خیلی قشنگ مقدمه چینی کردی و خیلی خوب از احساست به مریم و آویسا و انسیه و علی اکبر نوشتی... خیلی خیلی تبریک میگم عزیزم
امیدوارم منظورت از اون کسی که انتظار بیجا داره من نبوده باشم که خودت میدونی چقدر این زوج رو دوستشون دارم و براشون خوشحالم...
ایشالا همیشه والبته فعلا 8تایی شاد باشید

ممنون عزیزه دلم....
من اگه توی شرایطی مثل انسیه باشم انتظارتم از افراد متفاوت تر میشه وشاید اگه کسی به خودم یا خانوادم در مورد چیزی که از نظرم اشتباه باشه اعتراض کنه خیلی دوست نداشته باشم.و اینجاهم سعی نکردم کس خاصی رو مورد قضاوت قرار بدم فقط عقیدم رو گفتم.
این زوج عزیز هم تورو خیلی دوس دارن و برات آرزوهای رنگی دارن.
انشا الله خانواده ۷نفری شماهم به زودی ۹نفره بشه.

نفر اول حرفهای معمولی پنج‌شنبه 26 اسفند 1389 ساعت 11:52

واقعا خیلی خوشحالم مبارک باشه امیدوارم همیشه درکنارهم جمع خانوادگیتون گرم باشه راستی توی یکی از کامنت هایم گفته بودم که سه نفر باید به زودی به خانواده تان اضافه شوند خوب حالا به همین زودی دوتاش حقیقت یافت تا سومی انشاالله به زودی
به همه خصوصا انسیه ی عزیز تبریک بگو راستی یادتون نره ماازحالا به بعد خانواده دامادیم و باید خیلی تحویل بگیرین

ممنوننننننمممممم.
شایدم سومیش بچه انسیه باشه.ما که حالا حالا می خوایم کیف از مجردی ببریم
حتما تبریکتون رو میگم.
ای بابا طفلکی آبجیه من که همه بهش گفتن ما از خانواده دامادیم خوب منم از خانواده عروس جونم و در ضمن خواهر زن داماد شما هستم وهوای من و باید بیشتر از همه داشت که یه موقع خواهر زن گیریم گل نکنه هاااااا
ما مخلص شما و تمام خانواده داماد هستیم و دلمون واستون یه ذره شده
سلام من رو به نفر دوم و بهار عزیز برسونید.

ندا پنج‌شنبه 26 اسفند 1389 ساعت 12:56

مبارک مبارک پیوندشون مبارک . ارمغان خانم دیگه باید تو اولین فرصت یه شیرینی مشتی بدی . چون مثل اینکه تو خونتون خدا رو شکر همیشه پر از خبرای خوشه . خدارو صد هزار مرتبه شکر . منم خیلی خوشحال شدم .

مرسی عزیز دلم از تبریکت.
شیرینیم به روی چشم البته به شرطی که توهم شیرینی دانشگاهتو بدیااااا.
انگار خدا فعلا دلش به المون سوخته و یکم هوامونو داشته.
بازم ممنون

مجید جمعه 27 اسفند 1389 ساعت 13:20 http://diarenoon.ir

به به به
تبریک میگم حسابی پس فامیل شدی...میگم من جایی خواهر عروس نشنیدم...منطورت خواهر زنه دیگه؟
موفق باشی

به به به
ممنون از تبریکتون...پس ایندفعه از زبون من شنیدید.آخه من خواهر عروس و بیشتر از خواهر زن دوس داشتم
ممنون دوست عزیز

محمد جمعه 27 اسفند 1389 ساعت 18:35 http://mohamed.blogsky.com

انسسسسسیه عزیز! خواهر خوب و مهربونم بهت تبریک میگم شروع زندگی عاشقانت رو! با تمام وجودت ازین نهال کوچیک و شکننده مواظبت کن تا تبدیل بشه به یه درخت قوی و محکممم.عشق نیازز به مراقبت دایم داره و نا امیدی توش جایی نداره!
هززاررررررررران بار به خودت و خانواده ی مهربونت تبریک میگم و مخصوصا به شما ارمغان جان تبریک ویژه میگم.

همممه ی حرفای بالام رو به گوش انسیه برسون و بگو که به یادش هستم.)

انسیه عزیز و دوس داشتنی خودم منم برای تو مهربانم که ۱۸سال از خاطرات بدوخوبم رو درکنار تو عزیز دل گذروندم شیرینترین لحظات رو واست خواستارم.
خواهر گلم امیدوارم همیشه بهترین باغبون برای زندگی گرم و شادت باشی.
برادر عزیز از تبریک پرمهرتون سپاسگذارم.
همش و به گوشش رسوندم وحالا تشکرش رو به گوش شما می رسونم.

سمانه سه‌شنبه 2 فروردین 1390 ساعت 18:26

تبریک میگم ارمغان جون برای این اتفاقات شیرین توی خانواده شما احساساتت بسیار زیبا هستند. انشاالله که به زودی نوبت خودت بشه.

ممنون عزیزم.چقدر خوب که برام نظر گذاشتی کلی سورپرایزم کردی.
انشاالله همیشه خوب وسالم باشی.

علی اکبر پنج‌شنبه 4 فروردین 1390 ساعت 09:46

ممنون از تبریکت خواهر خوبم
الهی که همیشه همینطور شاد و پر انرژی باشی
نقش تو در خانواده خیلی پر رنگه هااااا..
امیدوارم همه زندگیت و علی الخصوص سال نو پیش رو؛ پر باشه از تجربه های شیرین و جذاب

به به....کلی من وذوق زده کردی واسم نظر گذاشتی ..چه کارخوبی.
اللهی که توهم همیشه خوب و شاد باشی و من بتونم بدجنسیام و بکنم...
نه پررنگ تر از تو وانسیه...
ممنون از آرزوی قشنگت..منم واسه تو و انسیه یه عالمه آرزوهای رنگی و جذاب دارم وامیدوارم هر روز زندگیتون شاد باشه وبی غم و ناراحتی...
به امید دیدار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد